|
کد مطلب: 75905
تاریخ انتشار : 1393/01/01 نمایش : 692
به گزارش سلام لردگان در همان يادداشت اشاره کرده بوديم که پروژه ياد شده کليد خورده و در اولين گام قرار است آقاي عارف از کانديداتوري کنار برود. در پي انتشار يادداشت مزبور برخي از دوستان اصولگرا در تماس با نگارنده، با استناد به اظهارات قاطع آقاي عارف که کنارهگيري خود را ناممکن دانسته و حتي در اين باره سوگند ياد کرده بود، نسبت به درستي پروژه ياد شده ابراز ترديد ميکردند و پاسخ آن بود که اين پروژه و مهندسي نامرئي آن جدي است و آقاي عارف چارهاي جز انصراف ندارد و اساساً تصميم در اين باره برعهده آقاي عارف نيست که بخواهد بماند يا انصراف بدهد!... و سرانجام آقاي عارف همانگونه که پيشبيني شده بود انصراف داد- بخوانيد کنار گذارده شد- اما، چرا؟! پاسخ اين سؤال پيچيده و دشوار نيست و ميتواند تحليل و تابلوي روشني از ميدان پيشروي رقابتهاي انتخاباتي و «بايد»ها و «نبايد»هاي آن ارائه بدهد. بخوانيد؛ 1- مدعيان اصلاحات ميدانند که عليرغم تبليغات سياه و دروغپردازيها و توهمپراکنيهاي گسترده عليه وضعيت کنوني، از رأي «قابل رقابت» با اصولگرايان برخوردار نيستند و عکس مار کشيدنهاي پيدرپي آنها با اين مقصود که خود را «فرشته نجات»! معرفي کنند نيز در جلب آراء مردم تأثير چنداني ندارد، چرا که ادعاهاي آنان با سوابق و کارنامه آنها همخواني ندارد. بنابراين طبيعي است که از هم اکنون خود را بازنده انتخابات 24 خرداد تلقي کنند. 2- حالا بايد به اين پرسش پاسخ داد که مدعيان اصلاحات براي خروج از بنبست مورد اشاره چه راهي پيشروي دارند؟ مگر نه اينکه اصليترين مانع و سد پيش روي آنها، رأي متراکم و چند برابري اصولگرايان است؟ بنابراين تنها راه باقي مانده آن است که در گام اول آراء پراکنده خود را در يک سبد جمع کنند. وادار کردن آقاي عارف به کنارهگيري که عليرغم اصرار ايشان به ماندن صورت پذيرفت، همين گام اول بود. و گام دوم آن که آراء اصولگرايان را پراکنده ساخته و براي خود «قابلرقابت» کنند، اما آراء انبوه اصولگرايان را چگونه ميتوان در حد و اندازهاي کاهش داد که براي مدعيان اصلاحات قابل رقابت باشد؟! آيا ميتوانند مانع رأي دادن مردم به اصولگرايان شوند؟ بديهي است که اين راه بسته است و رويکرد مردم به اصولگرايان بارها به اثبات رسيده است، پس چگونه بايد «سد» پيشروي را «کوتاه» و قابل عبور کرد؟ چاره کار و شرايط مورد نياز براي عبور از اين سد را - با عرض پوزش- نامزدهاي اصولگرا براي مدعيان اصلاحات فراهم آورده و سخاوتمندانه!- بخوانيد با بيتوجهي غيرقابل توجيه- در اختيار آنها قرار دادهاند و آن، تعدد و حضور چند نامزد اصولگرا در صحنه است. تعدد نامزدهاي اصولگرا باعث ميشود که آراء متراکم و چندبرابري اصولگرايان به جاي آن که در يک بستر واحد ريخته و رودخانهاي غيرقابل عبور پيش روي مدعيان اصلاحات ايجاد کند، در چند بستر جداگانه جاري شده و به «چند نهر» قابل عبور تبديل ميشود. در اين حالت آراء اصولگرايان اگرچه در مجموع «انبوه» است ولي از آنجا که به چند شاخه تبديل شده است، ميتواند براي مدعيان اصلاحات- حداقل در حد و اندازه پريدن به دور دوم- قابل رقابت باشد. آيا غير از اين است؟! 3- اکنون بايد از نامزدهاي محترم اصولگرا با حفظ احترام کامل آنها، پرسيد، اگر حضور و ادامه گفتمان اصولگرايي که ترجمان ديگري از گفتمان امام و انقلاب و رهبري است را به حضور خود بر کرسي رياست جمهوري ترجيح ميدهيد- که بايد بدهيد وگرنه اصولگرا نيستيد- چرا و با کدام توجيه منطقي، شرعي و انقلابي صورت مسئله را از حالت «چندکانديدايي» به تککانديدا تغيير نميدهيد؟ آيا حضور پررأي يک نامزد اصولگرا، بر پراکندگي آراء اصولگرايان ترجيح ندارد؟! اين نکته نيز گفتني است که مدعيان اصلاحات اگرچه ادعا ميکنند براي پيروزي در انتخابات آمدهاند ولي با توجه به سوابق خود و مخصوصاً سوابق سوء و بعضاً ننگين برخي از مدافعان خود، کمترين اميدي به پيروزي ندارند. آنها، پيروزي خود را در آراء کمتر نامزد پيروز اصولگرا تعريف کردهاند تا در نهايت فاصله خود را با اصولگرايان، اندک! قلمداد کنند ولي از آنجا که برخي از افراد آلوده به وطنفروشي و خيانت را آشکارا به عنوان حاميان خود معرفي کردهاند، همين اندازه -يعني فاصله کم با نامزد پيروز اصولگرا- هم براي آنها زياد تلقي ميشود و البته، زيادشان نيز هست. کوتاه سخن، انتظار آن است- و انتظاري عاقلانه نيز هست- که نامزدهاي اصولگرا هر چه زودتر و بدون فوت وقت و از دستدادن فرصت، دور هم بنشينند و يکي را از ميان خود به عنوان نامزد همه اصولگرايان برگزينند و در نهايت پس از پيروزي- که در اين صورت قطعي و بدون کمترين ترديد در همان دور اول خواهد بود- دولتي با حضور مؤثر ساير نامزدهاي اصولگرا تشکيل بدهند. و مطمئن باشند اين اقدام خداپسندانه آنها مانند اقدام در خور تقدير و انقلابي دکتر حداد عادل، فرداي قيامت که روز «شمارين» است در کارنامه اعمال آنان به شمار خواهد آمد و در خاطر ملت خداجوي و پاکباخته اين مرز و بوم نيز به صورت نقطهاي درخشان باقي ميماند... بسمالله! روز آزمون است.
|
|
|
|